اگه با گوشی هستید تصویر رو در صفحه جدید باز کنید اونجا درست نشون میده
دلی نوشتمش خیلی ریز نشید تو جزئیات. چی چی بهش میگن؟ آها همون به قول کلهگندههاش مثلا بداهه نوشته :)
به تو دل ندهم به که دل بدهم تو بگو چه کنم دلتنگم
نه کنار توام نه قرار توام نه برای خودم میجنگم
آه از این بیخوابی از عمری بیتابی این بوده تقدیرم
روزی از فرداها شاید در رؤیاها دستت را میگیرم
دستم را بگیر چشمت را ببند با من گریه کن همراهم بخند
عمر رفته را رها کن تو فقط مرا صدا کن
اشکم را ببین غرق بارانم هم پر از دردم هم پریشانم
عمر رفته را رها کن تو فقط مرا صدا کن
همه باور من
رخ دیگر من
که میان دلم پنهانی
تو بگو دل من
همه حاصل من
که تو درد مرا میدانی....
پ.ن:
مدتها بود اینجوری گریه نکرده بودم... که دیشب همراه با دهها بار شنیدن و امروز با نوشتنش یک دل سیر اشک ریختم و کمیاز بار این بغض سبک شد. الحمدلله
* بازیگر محبوبم که توش بازی میکنه اوونم در چه نقشی... آخ آخ
طرحشم که از حمید نعمتالله و
شاعر تیتراژ هم که سید تقی سیدی و خواننده که محمد معتمدی. و از همه اینها جلوتر خود داستان و روند و روایتشه که چقدر این سبک رو دوست دارم... بازی کردن و نشون دادن چیزی به اسم زندگی که همهمون هر روز مشغولشیم...
همه اینا با هم میتونه متقاعدم که بعد از نمیدونم چند سال دوباره با تلویزیون آشتی کنم و بشینم پای یک سریال.
#سرباز